حجت الاسلام نوایی با بیان اینکه تجزیه طلبی در ایران مختص بعد از پیروزی انقلاب نیست و از 80 سال پیش توسط دولت بریتانیا مطرح شده، گفت: یکی از مهمترین و اساسی ترین اهداف تجزیه طلبی در ایران جلوگیری از ناحیه نفوذ راهبردی این کشور در جهان بوده که دشمن را نگران کرده است.
حجت الاسلام علی اکبر نوایی استاد حوزه و دانشگاه حوزه علمیه خراسان صبح امروز و بمناسبت هفته پژوهش در جمع طلاب حوزه های علمیه تربت حیدریه اظهار د اشت: با ورود اسلام به ایران این کشور دارای یک تابش و جهش می شود و دین مبین اسلام در ایران تبلیغ و رشد پیدا می کند و این کشور به وسیله اسلام ارتقا و وارد یک گردونه جدید می شود که فارابی ها و خوارزمی ها و علامه حلی ها بوجود می آیند و ایران مرکز علم و دانش می شود.
وی تصریح کرد: از همان ابتدا ایران با علم و تحقیق و پزوهش مرتبط می شود، لذا ایران سابق زکریای رازی، خوارزمی، ابوعلی سینا و فارابی و شخصیت های دارد که بخش عظیمی از آنها هنوز در تاریخ نام برده نشدند.
نوایی بیان کرد: هر چه به سمت جلو تر حرکت می کنیم رقابت علمی در این کشور افزایش پیدا می کند بطوری که با ورود چنگیز مغول به این کشور و کشتار زیاد ایرانیان بازهم این حرکت علمی متوقف نمی شود.
استاد حوزه و دانشگاه خراسان گفت: از همان زمان موضوع تجزیه ایران توسط انگلیسی ها مطرح شد و گفتند هفت کشور کوچک بهتر از یک کشور بزرگ است و می خواستند ذخایر و نیروی انسانی و آب و خاک و چهار فصل را برای منافع خود تجزیه کنند و از همه مهمتر، اسلامی که با رویکرد شیعی و تشیع رقم خورده را نیز متوقف کنند.
نوایی گفت: موضوع تجزیه طلبی ها از قبل از انقلاب اسلامی کلید خورده و حدود 5 میلیون کیلومتر این کشور در زمان های مختلف جدا شده است.
این استاد حوزه و دانشگاه به دلایل تجزیه در ایران اشاره کرد و افزود: ایران حوزه نفوذ و یا همان ناحیه نفوذ گسترده ای دارد و انقلاب اسلامی هژمونی جدیدی بوجود آورده که در حال تقابل با غرب است و لذا بر نمی تابند و می خواهند با آن مقابله کنند.
نوایی خاطر نشان کرد: امروز ناحیه نفوذ جغرافیایی جمهوری اسلامی ایران؛ یمن، عراق، لبنان، سوریه و افغانستان است و ناحیه نفوذ راهبردی آن در همه جهان است که در بازی های جام جهانی قطر شاهد بودیم که همه از ایران و ایرانی استقبال و اظهار خوشحالی می کردند.
وی ادامه داد: در شرایط جدید ناحیه نفوذ راهبردی در نقشه جغرافیایی قرار ندارد و این ناحیه نفوذ، عمقی، فرهنگی و سیاسی است.
وی دلیل دوم را جلوگیری از گسترش علم و دانش عنوان کرد و افزود: امروز مرزهای علم و دانش در حال تغییر است و در شرایطی که قبلا همه علوم باید از انگلستان به دنیا مخابره می شد و اجازه تولید علم در کشور دیگری را نمی دادند اما ایران در حوزه های مختلف علمی رشد چشم گیری داشته و مرزهای علم و دانش را تغییر داده است.
وی با بیان اینکه اهداف تجزیه در ایران استعماری است، به رسالت حوزویان و دانشگاهیان در این خصوص اشاره کرد و گفت: حوزه علمیه یعنی انقلاب و آینده نظام اسلامی ایران، رشد علم، سیاست، اقتصاد و اسلام مجسم ، لذا در گام نخست در حوزه های علمیه در خصوص نظریه پردازی حرف آنچنانی ندارند و تقریبا متوقف شده که با مرور تاریخ متوجه می شویم پژوهش در حوزه ها ساختاری تحولی ندارد، لذا نیازمند تحول در ساختار هستیم تا پژوهش ها به سمت مسایل جدید حرکت کند.
وی به راهبردهای تحقق این مهم اشاره کرد و افزود: یکی از راهبردها نظریه شناسی است و این نظریه شناسی در اقتصاد، در فقه سیاسی، قضا، اجتماعی است که باید مطالعه صورت گیرد و در نهایت حوزه های علمیه نیاز است تا نظریه شناسی کنند.
این استاد حوزه و دانشگاه در تعریف نظریه شناسی گفت: نظریه در واقع توصیف یک حقیقتی است که دیگران آن حقیقت را درک نکردند، حال ممکن است در طبیعت و یا شریعت باشد، لذا فارابی می گوید درک حقیقت از شریعت و طبیعت است، لذا باید افرادی تربیت بشوند که نظریات جدید ارائه بدهند.
نوایی بیان کرد: راهبرد دوم آگاهی از مرزهای دانش است و باید مرزهای دانش را شناسایی کنیم و این بدان معناست که بدانیم جامعه شناسی در دنیا تا کجا پیش رفته و ساختار آن چیست؟ روح آن با چه رویکردی است، لذا با شناسایی مرزهای علم و دانش کاستی ها را استخراج می کنیم.
وی بیان داشت: راهبرد سوم آگاهی از مقتضیات زمان است و در این عصر ما به کسی نیازمندیم که زمانه را خوب بشناسد.
آشنایی با فرهنگ اسلامی و درک هندسه دانش های اسلامی که جامعه پاک و منزه از نظر اخلاقی و خانواده و دیدگاههای دیگر چه خصوصیاتی داشته باشد راهبردهای چهارم و پنجمی است که توسط این استاد حوزه و دانشگاه خراسان نیز مطرح شد
حجت الاسلام نوایی گفت: پژوهش ها در حوزه های علمیه باید کاربردی و منجر به تولید نظریه بشوند و برای تحقق این مهم راه زیادی داریم تا چنین پژوهش های صورت بگیرد